۱۳۸۷ دی ۱۴, شنبه

دوست ارجمند آقای دهقانیان یه شعری دارن که چند وقتی ذهن منو شدید مشغول کرده , خواستم یه حاشیه ای کوتاه بر اون بنویسم
اصل شعربا این مصراع شروع می شه که وام گرفته از استاد سعدی شیرین سخنه .البته کمی اصلاح شده این شعر !

یک شب افتاد فتنه ای در شام
که همه تا سحر به ... رفتند

......

هر شبی یاد من شود همراه
با همان ها که پا به پا ! رفتند
کاش می شد نشانی ی پیدا
به کدامین محله ها رفتند
که نبردند هیچ کس را هم
خودشان نیز ما سوا ! رفتند
ای علی دست ما به دامانت
ببر آنجا که بچه ها ! رفتند
ای برادر شهید حق ! ناصر !
شهدا هم به آن ورا رفتند؟
راستی جمعه بود یا این بار
بعد شب جمعه ها رفتند !
( اخوان پیرمرد طریقت و راه
یحتمل موسم یوگا رفتند )
شعر هم شد تمام و ماند به دل
که همه تا سحر کجا رفتند ؟ !

پ.ن : ناصر یاد شهدا می افته با این شعر
اخوان دوست عزیزی که مدتی تو خط یوگا بود .

هیچ نظری موجود نیست: